تجربیات
توضیح واضحات
مگر نه این که ما آدمها بعضا پرت میشویم میان گودی که برای ما ساخته نشده؟ مگر نه این که گاه موج میبردمان؟
آیا میشود در دورهی کارشناسی، هم کار کرد و هم درس خواند؟
دوم این که وقتی توی یک شرکتی کاری می کنید همیشه سعی کنید کارهای اون شرکت رو توی اونجا و وقتایی که اونجا هستید انجام بدید، نه موقعی که درس می خونید؛ یعنی اینجوری بگم که توی زمان هر چیز روی اون چیز تمرکز کنید و بقیه ی چیزها رو ول کنید.
بیایید بیشتر با هم باشیم!
از نظــر مــن در دانشــگاه تــا می توانیــد فضاهــای همافزایــی و کارگروهــی را بســازید و در آنهــا شــرکت کنیــد و ســعی کنیــد ریــاکار باشــید و از تجربیــات دیگــران هــم اســتفاده کنیــد. کــه بــه نظــر مــن مهم تریــن ســرمایهی شــما در کوتــاه مــدت از دانشــگاه نمــره، در میــان مــدت اســم دانشــگاه و در بلندمــدت فقــط دوســتیهایی اســت کــه در آن تشــکیل شــده اســت.
چگونه یک تدریس یار افتضاح باشم؟
تیای افتضاح بودن یعنی کسی که مسئولیتی رو قبول میکنه ولی متعهد نیست، نمیخواد وقت و انرژی لازم رو بذاره و اخلاق حرفه ای رو هم رعایت نمیکنه.
از قدیم به جدید
این که از مرگ همگی حداقل صدسال گذشته است نباید این تصور را ایجاد کند که چیزی برای گفتن ندارند. اتفاقا در ترسیم راه آینده بسیار کارسازترند از آن رو که جاودانهاند و همچون موجودیتی زنده به راه خود ادامه میدهند و در هر زمان حرف نویی برای گفتن دارند.
آرمان شهر یا ویران شهر
این یعنی تکنولوژی عصر حجر دارد مترادف میشود با پیشرفتهترین و کارآمدترین تکنولوژی در زمانهی ما.
از نو برایت مینویسم…
لحظهای به گذشتههای دور برو، به سالهایی که گذشت، آدمهایی که آمدند و رفتند و آنهایی که ماندند، به لحظهی تلاشهایی که آخرشان چیزی جز زمین خوردن عایدت نشد، به روزهایی که خانوادهات افتخار کردند به داشتنت
یه ذره صنفی
شورای صنفی خود را موظف میداند که تا پاسخی مناسب و متقاعد کننده برای دانشجویان نگرفته یا کاستیهای موجود در دانشکده اصلاح نشده و به طور کلی حقوق دانشجو احقاق نشده، موضوع مورد بحث را پیگیری کند و در مقابل دانشجویان پاسخگو باشد.
گیسوان یلدا
با طلوع آفتاب، کار تاجر هم به اتمام رسید. او شب تاریک موهای دختر را تبدیل به جشن بلندترین شب سال کرده بود. انگار هزاران هزار فشفشه و آتش بازی در موهای تاریکش نور افشانی میکردند.
فلسفهی مدرن و بحران نیهیلیسم
راهحل فلسفهی مدرن برای برونرفت از این بحران، بحران نیهیلیسم، چیست؟ پاسخ روشن و ساده است: خلق ارزشهای جدید!
مرثیه ای برای یک جشن
اینکه در مغز فون تریه چه ساز و کاری در جریان است که به این تصویرسازی انجامیده، و اصولا چرا تمایل دارد که در یک هجمه ی دیوانهوار روایت خود از بحرانهای درونی را به نمایش بگذارد، موضوع قضاوت ما نیست. ما فقط تماشاگر کاوشهای مغزی خود در مورد تمایلات و خواستههای دیوانهوار و ممنوع خودمان، به کمک او هستیم.
خاکستری
به محضر شاه وارد میشویم. سلام میکنیم. اسم و رسممان را میگویم و سفرمان را، از قلعه تا هندوستان، برایش شرح میدهم. شاه به دقت گوش میکند. حدس میزنم که تحت تأثیر قرار گرفته باشد.